بازگشت
زن، فحشا، و تجارت سکس
زرقا فروغ زرقا فروغ

در کتاب منشا خانواده از انگلس می خوانیم: مردان جهت در امان بودن ارث شان برای نسل های بعدی قوانین تک همسری را بنا نهادند در حالیکه از خانواده های پدر سالار کلاسیک در رم و یونان باستان در چند همسری زندگی می کردند و هم به خود شان اجازه می دادند که با زنان متعدد رابطه جنسی داشته باشند و بدین ترتیب

با تشکیل خانواده روسپي گری هم به صورت یک شغل و هم به صورت همخوابی جبری با بردگان زن رایج گردید.

در اسلام نیز از جانبی قدسیت باکرگی و سنگسار زنان بدکاره و از سوی دیگر چند همسری از تبارزات این امر است. تک همسری یا به اصطلاح تک شوهری جبری زنان به شکل یک قاعده در جوامع و مذاهب مختلف در قانون و در سنت درج شده و به همراه فحشا زیر نام یکی از اشکال غیر متداول چند همسری مردان را ساختاری کرده است. بردگی زنان خانواده های تک همسر وبه بردگی کشیدن جنسی زنان فاحشه زیرنام رابطه جنسی مبتنی بر فحشا در حقیقت قطب های یک شرایط اجتماعی واحد هستند که با پیدایش مردسالاری به زنان تحمیل گردیده است                                                                                                                                         .

تمدن بشر تا آنجاییکه مر بوط به زنان می گردد. پیشرفت کندی نموده و به گفته سولیز یکی از پروفیسران در امور زنان و قانون، زنان بر اساس جنسیت شان قضاوت می شوند. یعنی زمانیکه از شهرت و اعتبار زنی صحبت می شود همواره اخلاق و روابط جنسی زن به ذهن می رسد در حالیکه این بحث در قسمت مردان طوری دیگری است و همواره در قسمت مردان از جایگاه احتماعی و جایداد شان در قبال شخصیث شان بحث صورت می گیرد.       

 

عامل عمده تن فروشی زنان را در جوامع مختلف اقتصاد بازی می کند. به همین ترتیب تن فروشی یکی از راه های امرار معاش است برای زنان جوامع فقیر و بی کار که پاسخگوی اقتصاد خانواده های شان هستند.         

امروز فحشا یکی از مولفه های در حال ازدیاد در اقتصاد جهان است. اکنون جهان با یک رشته مالی به نام صنعت سکس رو به رو می باشد که از جمله سود آور ترین رشته های سرمایه گزاری در جهان است. هرساله 35 میلیون زن فقط از منطقه آسیای شرقی به عنوان کالا در بازار تجارت سکس به کشور های مختلف صادر می گردد. زیرا اقتصاد این کشور ها به درجاتی به این در آمد وابسته است. جلب توجه توریست های سرمایه دار، از این طریق مقدار هنگفت پول را عاید سرمایه آنها می کند تا این کشورهای قروض خود را به صندوق بین المللی پول و بانک جهانی بپردازد. در آمدی که در نتیجه مالیات از طریق رستورانت ها، هوتل ها و فاحشه خانه های عاید این دولت ها می گردد از بیشترین عایدات این کشورها می باشد. در واقع تن فروشی جزء جدایی ناپذیر از اقتصاد این کشورها است. سرمایه داری و امپریالیزم ار جمله مشوقین درجه اول صنعت سکس در این جا هاست است. زیرا در شرایط بیکاری و فقر 98 درصد دختران تن فروش منبع اصلی در آمد خانواه های شان می باشند. بنا بر برآوردی که صورت گرفته اگر بسیاری از این زنان از تن فروشی دست بردارند پدر، مادر و اطفال شان از گرسنگی می میرند.

در کشورهای بلوک شوروی سابق قاچاق زنان از رونق خوبی برخوردار است. این قاچاقچیان در ظاهر دختران جوان را جهت کارهای پر در آمد اجتماعی از قبیل کار در رستورانت ها یا آشپزخانه ها و کمک به پرستاری و وارسی افراد مسن و اطفال از مرزهای کشورهای شان بیرون می کنند و اما به محض بیرون آمدن شان زنها را به قاچاقبری دیگری فروخته و بلاخره زنها را وا دارد به خدمت در بازار سکس می کنند.                                  

در کشورهای اسلامی چون پاکستان، ایران، مراکش، تونس و غیره نیز قاچاق زنان به طور مخفی صورت می گیرد و تعداد این زنان به شیخ های منطقه خلیج قاچاق می گردند.                                                          

پورنو گرافی از نظر برخورد به زنان همزاد تن فروشی است و درحقیقت بخشی از صنعت سکس به حساب می آید. در آمد فیلم های پورنو در امریکا بیشتر از 15 میلیارد دالر بر آورد گردیده است و به مراتب بیشتر از عایدات فیلم های هالیوود می باشد، که عمدتا مدیون صادرات زنان از اروپایی شرقی می باشد.                                  

استفاده از کلمه کارگر جنسی ظاهرا قرار است احترام به زن تن فروش را تداعی کندو لی در واقع یکی دیگر از تبلورات دید مردانه نسبت به مسله می باشد.به این عبار ت که تصوریک کارگرتولیدی و موضوعاتی چون ارزش مصرف و ارزش مبادله به ذهن میرسد.ولی درین جا قائل شدن ارزش مصرف بالای بدن زن از معاملات جامعه  مرد سالار است.                                                                                                                        

 

       

       درین جا به دو واقعیت عینی برمی خوریم                                                                                      

1- فقر، بیکاری و وخامت اوضاع اقتصادی از نتایج گلوبالیزاسیون است که کشورهای فقیر جهان سوم با آن دست به گریبان است. بعد از فروپاشی بلوک شوروی تجارت زنان به طوری بی سابقه افزایش یافته که این تاراج زندگی قربانیان گلوبالیزاسیون باعث افزایش سرمایه ی سرمایه دارن معدودی در کشورهای غربی می گردد که تمام تقدیر کشورها فقیر و جهان سومی را در دست دارند.

2- به این ترتیب صنعت سکس در جهان سرمایه داری توضیح دهنده نوع تقسیم کاربین المللی است. به این مفهوم که بیش از نیمی از جهان در خدمت به بازار جهانی سرمایه که عمدتا توسط کشورهای و شرکتهای معدودی غربی  رهبری می شوند، به کار گماریده می شوند و مسئول تهیه منابع صنعت سکس که مبتنی بر بهره کشی جنسی از زنان و کودکان است، می باشند.

 

اساسا، برای  پی ریزی یک دنیای بهتر، چنانکه تمام انواع بهره کشی از انسان باید برچیده شود، زمینه های تن فروشی نیز باید از بین برود و کسی نباید به خاطر فقر و نا داری وادار به تن فروشی شود. شرایط امن و ازادی کامل برای تمام خواست ها و نیاز های طبیعی انسانی فراهم گردد. تا زمینه سوء استفاده دلالان و تجاران سکس محدود گردیده و انسانی به خاطر ارضای نیاز جنسی وا دار به خرید و فروش نگردد. تحقق کامل این امر در یک جامعه بی طبقه و کمونیستی ممکن است. اما تا آنزمان باید قاطعانه علیه این بی عدالتی خاموش بارزه کرد. از یکطرف برای حقوق اجتماعی و مدنی قربانیان صنعت سکس به عنوان شهروندان برابر و قابل احترام و از طرف دیگر برای افشا و تحدید خرید و فروش انسان برای بهره کشی جنسی.

 

 

کلیه امار ها و اطلاعات این مقاله گرفته شده از ...

1_ زنان گلوبالیزاسیون اقتصاد و سخنرانی شال مالی پوتال در کنفرانس لیپرالیزسیون و حذف مقررات و مخالفت زنان پا هیاهو 12 اکتپر 2001 تایلند  

 

2_ کتاب منشا خانواده از انگلس

3_ زن جهانی شده کتاپی ار کرستا ویشترلیشن 1998 انتشارات روولت  المان

4_ سرویس خبری جهانی برای فتح

 

 

منتشره در نشریه کارگری څپه                                                                           


February 19th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
مسايل اجتماعي